کد مطلب:33587 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

آن کس وارث خیر کثیر است که متحقق به آن حکمتها باشد











نكته ی دیگر آن كه این حكمتها، حكمت نیستند مگر آنكه در جان حكیم بنشینند و او به واقع حامل و واجد این اوصاف باشد و نه فقط داننده ی آنها. در حكمت عملی و نظری فیلسوفان، دانستن، به تنهایی برای حكیم شدن كافی است. اما علی الظاهر از دیدگاه قرآنی و دینی «خیر كثیر» نصیب كسانی می شود كه هم این معانی را بدانند و هم به آنها متحقق باشند. به عبارت دیگر، در حكمت قرآنی نوعی عبرت هم نهفته است كه در حكمت عملی فیلسوفان نیست.

لذا آن كلام امیرالمومنین (ع) كه «دل تاریك خود را به حكمت نورانی كن» بدین معناست كه اولا این حكمتها را بدان، ثانیا به آنها عامل باش.

تفحص در احادیث نیز ما را به همین معانی از «حكمت» رهنمون می كند. اولا در عظمت حكمت از پیامبر اكرم (ص) نقل شده است كه:

كاد الحكیم ان یكون نبیا (كنز العمال، خبر 44123)

نزدیك است حكیم به درجه انبیاء برسد

و نیز:

كلمه الحكمه یسمعها المومن خیر من عباده سنه

(بحار الانوار، ج 77، ص 172)

كلام حكمت آمیزی كه مومن بشنود از عبادت یكسال بهتر است.

از امیرالمومنین (ع) منقول است كه:

حد الحكمه الاعراض عن دار الفناء و التوله بدار البقاء

(غرر الحكم)

حد حكمت اعراض از دار فناء و پرداختن به دار بقاء است.

[صفحه 154]

و نیز:

من الحكمه ان لا تنازع من فوقك و لا تستذل من دونك و لا تتعاطی ما لیس فی قدرتك و لا یخالف لسانك قلبك و لا قولك فعلك و لا تتكلم فیما لا تعلم و لا تترك الامر عند الاقبال و تطلبه عند الادبار (غرر الحكم)

این امور از حكمت است: اینكه با مافوق خود نزاع مكنی و زیر دست خود را خوار مگردانی و گرد آنچه كه در قدرتت نیست نگردی و قلبت با زبانت و گفتارت با كردارت دو تا نباشد و در آنچه كه نمی دانی سخن مگویی و هنگام اقبال امر، آن را ترك نكنی و هنگام ادبار آن در طلبش مباشی».

احادیث راجع به «راس حكمت» نیز همین را می رساند، از امام زین العابدین (ع) منقول است كه:

راس الحكمه مخافه الله (بحار الانوار، ج 78، ص 453)

راس حكمت، خوف از خداست.

و از رسول اكرم است كه:

خشیه الله راس كل حكمه (كنز الفوائد)

ترس از خدا صدر همه ی حكمتهاست

و نیز:

ان الرفق راس الحكمه

رفق راس حكمت است

و از امیرالمومنین آمده است كه:

حفظ الدین ثمره المعرفه و راس الحكمه (غرر الحكم)

حفظ دین میوه ی معرفت و راس حكمت است،

[صفحه 155]

و نیز:

من ثبتت له الحكمه عرف العبر (غرر الحكم)

هر كس كه حكمت در او استوار شود عبرت ها را می شناسد.

و:

كل شی ء یمل الا طرایف الحكم (غرر الحكم)

به جز حكمت های لطیف، هر چیز دیگری ملال آور است.

كلام را با حدیث شریفی از كتاب كافی به پایان می بریم.

مرحوم كلینی در «كتاب كفر و ایمان» از امام باقر (ع) روایت كرده است: «رسول اكرم در سفری به كاروانی برخوردند، كاروانیان به رسول اكرم سلام كردند، حضرت فرمودند، شما كیستید؟ گفتند:

نحن مومنون یا رسول الله

ای رسول خدا ما مومن هستیم.

رسول خدا فرمودند، حقیقت ایمان شما چیست- گفتند: راضی بودن به قضای خدا و واگذاردن كار به او و تسلیم به امر خدا. پس رسول خدا فرمود:

علماء حكماء كادوا ان یكونوا من الحكمه انبیاء

با این صفت ها كه گفتید، «شما عالمان و حكیمانید كه از شدت حكمت به پیامبران نزدیك گشته اید.

(اصول كافی، كتاب الایمان و الكفر باب حقیقه الایمان و الیقین)

از خداوند می خواهیم كه ما را از حكیمانی قرار دهد كه محبوب او هستند و ما را از خیر كثیر كه به حكیمان وعده داده، برخوردار بگرداند.

والسلام علیكم و رحمه الله.

[صفحه 157]


صفحه 154، 155، 157.